پیدا کردن دوست پس از مهاجرت:
“انسان موجودی است اجتماعی.”
دژاوو؟
کلاس تعلیمات اجتماعی؟ درس؟ ترس؟ ؟ دارم از آن روز حرف میزنم که در گوش دوستت پچپچ میکردی و میخندیدی، معلم هم که پشت میز نشسته بود، عینکش را کمی پایین داده بود، هر چند وقت یکبار زیر چشمی از شما زهر چشمی میگرفت و ما بینش جملات بسیار تا بسیار مهم کتاب را خط به خط و نقطهبهنقطه میخواند، ” انسان موجودی است اجتماعی.” آن روز بدون آنکه متوجه باشی نمونهی بارز این جمله بودی، موجودی اجتماعی.
حالا اگر با کمک وان کی ویزا کارت درست شد و وارد کشور دیگری شدی نیاز به یک دوست، به اجتماعی بودن بهسرعت به تو حمله میکند. نگران نباش چون وان کی ویزا، راه دفاع را بهت نشان میدهد:
- عضویت در گروههای مختلف میتواند تو را با دیگران و دیگران را با تو آشنا کند. انجمنهای داوطلبانه میتوانند گزینهی مناسبی برایت باشند.
- به مکانهای تفریحی موردعلاقهی خود برو. اگر از تئاتر و سینما لذت میبری، اوقات فراغت خود را در آنجا بگذران. اگر عاشق خرید هستی به خرید برو. در یککلام به دنبال علاقهی خود برو. در این مکانهاست که میتوانی افراد هم سلیقه با خودت را بیابی و با آنها همکلام شوی.
- کلاسهای زبان یکی از بهترین مکانها برای یافتن دوست هستند. تو ساعات زیادی را در این کلاسها میگذرانی و با افراد مختلفی آشنا میشوی که همگی مانند تو بهتازگی مهاجرت کردهاند و دوران مشابهی را میگذرانند و این تشابهات هستند که پیوند دوستی را عمیقتر میکنند.
- اصلاً از صحبت کردن، نترس. چه میگویند؟ “چیزی که تو را نکشد قویترت میکند.” پس شروعکنندهی مکالمه باش نهتنها چیزی را از دست نمیدهی بلکه به دست هم می آوری. گاهی موضوع کوچکی مثل وضع آبوهوا دوستیهایی میسازد، بیانتها.
- در آخر باید بگویم که نگران هیچچیز نباش. مطمئن باش در وقت مناسب آدم مناسب سر راهت قرار میگیرد و تو با اخلاق منحصربهفردت او را چنان جذب میکنی که تا ابد به قولی به دوستهای جانجانی هم تبدیل میشوید. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.